یه وقتی خیلی دوستش داشتم.. توی خیالم خودم رو با اون تصور می کردم و هزار جور فکر و خیال رنگارنگ می اومد سراغم.. فکر میکردم همیشه با من می مونه.. ولی وقتی یهویی غیب شد و بعد از این که کلی این در و اون در زدم که پیداش کنم. وقتی فهمیدم که یکی جای خالی منو براش پر کرده اینقدر سرخورده شدم که تا چند روز از خدا |
About
دعایت قبول شد مادربزرگ.... من(پیر)شدم... Archivesارديبهشت 1394اسفند 1393 مرداد 1393 خرداد 1393 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 AuthorsmozhganLinks
تفریحی
LinkDump
حمل ماینر از چین به ایران Categoriesکاربران آنلاين:
بازدیدها :
<-PollItems->
|